زندگی محمد شحات انور
استاد «شحات محمد انور» يكی از قاريان برجسته جهان اسلام كه چند سال اخير مبتلا به بيماری و در منزل بستری بود و چند باری برای معالجه به ايران نيز سفر كرد، سرانجام در روز 23 دیماه سال 86 در سن 57 سالگی به لقاءالله پيوست. خبر فوق آنقدر تلخ بود كه تا مدتی هيچيك از دوستداران تلاوتهای ناب و ملكوتی اين استاد كه در جمهوری اسلامی ايران نيز كم نيستند تاب آن را نياورده و باور نمیكردند، اما دست تقدير به اينگونه رقم خورد تا يكی از بزرگترين قاريان متأخر مصر نيز همانند ديگر ستارگان درخشان آسمان تلاوت افول كند. اين حقيقتی انكارناپذير است كه مصر ديگر قاريانی همچون شحات انور را به چشم نخواهد ديد، همانگونه كه قاريانی همانند «محمد رفعت»، «مصطفی اسماعيل» و «عبدالباسط عبدالصمد» ديگر ظهور نخواهند كرد، البته اين مطلبی است كه «ابوالعينين شعيشع» شيخالقراء حال حاضر مصر با كمی اغماض به آن اشاره میكند هر چند كه معتقد است مصر دوران افول قرائت را سپری نمیكند. گذری اجمالی بر زندگانی استاد «شحات محمد انور» استاد «شحات محمد انور» قارى مسجد الرفاهى مصر در روز يكم ژوئيه سال 1950 ميلادى در روستاى «كفرالوزير» كه مركزى دور افتاده در استان قهليه مصر است در خانوادهای كم جمعيت متولد شد. بيش از سه ماه از ولادت او نگذشته بود كه پدرش را از دست داد و كودك خردسال نتوانست لذت پدر داشتن را بچشد و بدين ترتيب او در حالى كه طفل خردسال و يتيمى بود با امواج زندگى و گردش روزگار با همه شيرينیها و تلخىهايش مواجه شد. شحات محمد انور به همراه مادر خود براى اقامت در منزل پدربزرگ مادريش رهسپار شد تا با دائىهاى خود زندگى كند چرا كه دائى او وى را همچون پسر خود دوست میداشت و بهترين امانتدار او بود و او را به يادگيرى و حفظ قرآن تشويق كرد. وی به واسطه دائىاش از محضر استاد «حلمى محمد مصطفى» در حفظ قرآن كريم مستفيض شد و در سن هشت سالگی حافظ كل قرآن شد و وقتى به سن 10 سالگى رسيد دائىاش او را به يكى از روستاهاى مجاور (كفرالمقام ) برد تا تجويد قرآن را به دست مرحوم استاد «سيد احمد فرارحى» فرا گيرد چرا كه استعدادى كه او را شايسته مىساخت تا يكى از مشهورترين قاريان مصر بلكه همه جهان باشد را در خود داشت. استاد «شحات محمد انور» استاد «شحّات محمد انور» قارى مسجد الرفاهى مصر در روز يكم ژوئيه سال 1950 ميلادى در روستاى «كفرالوزير» كه مركزى دور افتاده در استان قهليه مصر است در خانوادهای كم جمعيت متولد شداستاد شحات محمد انور درباره خاطرات ايام كودكى خود اينگونه سخن میگويد: «در آن دوره من با حفظ كردن قرآن كريم سعادتى وصف ناشدنى يافتم، مخصوصاً پس از اتمام حفظ قرآن و در اثناء يادگيرى تجويد آن، به خاطر اينكه صداى زيبائى داشتم و اداءِ لحن من شبيه اداء قاريان بزرگ بود بر هم دورهاىهايم پيشى گرفته و در ميان آنان به استاد كوچك شناخته شدم و اين موضوع آنها را خشنود مىكرد، هم كلاسىهايم در مكتب به دنبال فرصت بودند كه استاد مشغول كارى شود تا از من بخواهند كه با تجويد، آيات قرآن را برايشان بخوانم و چنان مرا تشويق مىكردند كه گویى من قارى بزرگى هستم». استاد شحات میافزايد: «به ياد مىآورم كه در ضمن يادگيرى قرآن كريم براى همكلاسىهايم، زياد تلاوت میكردم، روزى يكى از ايشان فكرى كرد، او يك قوطى كبريت تهيه كرد و جعبه آن را توسط يك نخ بلند به كِشُو آن متصل كرد، من يك قسمت را در مقابل دهانم مىگرفتم و میخواندم، گویى كه ميكرفون است و هر يك از دوستانم قسمت ديگر را به گوش مىچسباندند تا طنين صدا را از آن بشنوند كه زيبا و قوىّ میشد. استاد شحات محمد انور ادامه میدهد: تشويقهای اطرافيانم راه و هدفم را در حالى كه طفلِ خردسالى بودم مشخص كرد و باعث شد كه من هر راه و هر وسيله اى را كه به واسطه آن از قرآن كريم متمكّن میشم را جستجو كنم كه از دستم نرود، به خصوص پس از آن كه به دوران جوانی رسيدم و بعد از وفات دائىام كه سرپرستى خانواده را به عهده داشت، من بايد به خود و مادر و پدربزرگم تكيه میكردم، هرگاه مىشنيدم يكى از بزرگان فوت كرده است و از يكى از مشاهير قُرّاء براى احياء مجلس عزا دعوت بهعمل آمده من در حالی كه طفل 12 الى 15 سالهاى بودم به مكان عزا مىرفتم تا به قرآن گوش فرا دهم و از قارى چيزى ياد بگيرم و در فضاى آن مناسبت قرار بگيرم تا اين كه اگر به چنين مجلسى دعوت شدم مثل همين مشاهير باشم». استاد «شحّات محمد انور» در دوران جوانیاساتيدی مانند «جوده ابوالسعود»، «سعيد عبدالصمد الزناتى» و «حمدى زامل» از جمله قاريانی بودند با حضورشان در محافل قرآنی منطقهای كه استاد شحات محمد انور نيز در آنجا حضور داشت گرمی خاصی را به اين محافل بخشيدند، ولى حقيقت امر اين بود كه استعداد اين جوان مستعد ناگهان درخشيد و در آن ميان او را منحصر به فرد كرد و به مقامى انكار ناشدنى رسيد و با وجود اينكه از سن كمی نيز برخوردار بود مانند يك قارى بزرگ كه تمامى سر انگشتان به سوی او نشانه رفته است، درخشيد و اينها همه قبل از 20 سالگى استاد شحات انور بود. ابتداى كار استاد شحات با هر ميزانى كه بسنجيم ابتداى سختى بود، دگرگونىهاى زندگى به كودكى كه هنوز نياز داشت تا كسى دستش را بگيرد و سفره مهربانى برايش بگسترد و حصار عطوفت اطرافش بكشد، به او رحم نكرد. استاد شحات توانست در زمان بسيار اندكى از خود يك شخصيت قوى بسازد و در اين امر آنچه خداوند در او از بلندنظرى و عزت نفس و روشنبينى و هوش قوى به وديعت گذاشته بود او را كمك مىكرد. ورود به رادیو چنين جوانی كه به طور مرتب میدرخشيد و قرآن كريم از حنجره او مانند آب جاری در آبراه جريان داشت و شهرت او بر سن او بسيار سبقت گرفته بود آن قدر شايسته بود كه رييس مركز شهر «ميت غمر» دعوتنامهای برای او بفرستد و او را به يكی از مناسبتهای دينی كه مرحوم دكتر «كامل البوهی» اولين رييس راديو در آن حضور داشت، فرا بخواند. مرحوم استاد شحات انور درباره اين ماجرا اينچنين میگويد: «طبق تاريخی كه مقرر شده بود به راديو رفتم، ولی هيأت داوران با وجود اعجاب شديدشان نسبت به خواندن من گفتند بايد مدتی برای فراگيری نغمهها و دستگاهها كلاس ببينی، من از استاد «محمود كامل» و استاد «احمد صدقی» از چگونگی كار سئوال كردم و آنها من را به آموزشگاه موسيقی راهنمايی كردند، دو سال به آموزشگاه رفتم و همه مقامات و الحان قرآنی را با كيفيت عالی فرا گرفتم تا سال 1979 ميلادی كه دوباره تقاضانامهام برای ورود به راديو را نوشتم كه سرانجام موفق شدم و آنها برنامهای برای تلاوتهايم به من دادند و از آن پس بود كه به راديو راه يافتم.» سفرهای استاد صوت زيبای مرحوم شحات انور باعث شد تا شهرت او در سراسر جهان گسترش يابد و هيچ قارّهای از دنيا نبود مگر اينكه مرحوم شحات انور در ماه مبارك رمضان و در بين سالهای 1985 تا 1996 ميلادی به آنها مسافرت كند. وی بارها از طرف وزارت اوقاف مصر و بسياری از وقتها به دعوتهای خصوصیِ ميليونها نفر از دوستداران قرآن كريم در خارج از مصر در لندن، لوسآنجلس، آرژانتين، اسپانيا، فرانسه، برزيل، كشورهای حاشيه خليج فارس، نيجريه، زَئير، كامرون و بسياری از دولتهای آسيائی مخصوصاً ايران سفر كرد و به قول خودش در همه اين مسافرتها جُز رضای خداوند و بهروزی مسلمين نيت ديگری نداشت. شحات محمد انور سه فرزند پسر و شش فرزند دختر دارد و همگی آنها از جمله حافظان كل قرآن كريم به شمار میروند كه «انور شحات محمد انور» و «محمود شحات محمد انور» بارها به جمهوری اسلامی ايران سفر كرده و به تلاوت قرآن پرداختهاند. فرزندان استاد شحات انور: شحات محمد انور سه فرزند پسر و شش فرزند دختر دارد و همگی آنها از جمله حافظان كل قرآن كريم به شمار میروند كه «انور شحات محمد انور» و «محمود شحات محمد انور» از فرزندان استاد بارها به جمهوری اسلامی ايران سفر كرده و به تلاوت قرآن پرداختهاند«انور شحات محمد انور» از فرزندان استاد شحات نيز از قاريان جوان و نامی است كه در مسابقات بينالمللی قرآن عربستان، در سال 1380 رتبه نخست را به خود اختصاص داد، او بارها از سوی دارالقرآن نيروی مقاومت بسيج و نيروی انتظامی، سازمان اوقاف و امور خيريه و شبكه قرآن سيما، برای تلاوت در ماه رمضان به ايران دعوت شده و در اكثر استانهای كشور به اجرای برنامه پرداخته است. انور شحات همچنين در ارديبهشتماه 1387 در سیامين دوره مسابقات سراسری قرآن كريم سازمان اوقاف و امور خيريه كه در سنندج برگزار شد حضور يافت و در مراسم بزرگداشت پدرش شركت كرد، وی پدر را بهترين اسوه و الگوی خود میداند و معتقد است كه هيچگاه نمیتواند جای پدرش را در محافل قرآنی پر كند. استاد شحات محمدانور چهار سال به دليل نوعی بيماری كبدی در محافل قرآنی تلاوت نمیكرد و مدتی در بيمارستان خاتمالانبيا(ص) تهران برای مداوا تحت نظر بود و سرانجام جان به جانآفرين تسليم كرد. ويژهبرنامه راديويی «ياد استاد» به مناسبت سومين روز درگذشت استاد شحات انور همزمان با سومين روز درگذشت استاد شحات محمد انور و موج حزن و اندوهی كه جامعه قرآنی كشورمان را به مناسبت درگذشت اين قاری برجسته جهان اسلام در برگرفته بود راديو قرآن جمهوری اسلامی ايران در يك ويژهبرنامهای راديويی با عنوان «ياد استاد» با دعوت از كارشناسان به بررسی ابعاد مختلف اين رويداد پرداخت. در اين برنامه راديويی كه در 26 دیماه سال 1386 و از ساعت 30/18 الی 20 شب پخش شد، «سيدمحسن موسویبلده» استاد و پيشكسوت قرآنی با اعلام تأثر خود از فقدان اين قاری بزرگ گفت: با بررسی تاريخ قرائت قرآن ايران میتوان استاد «محمدتقی مروت» را پايهگذار نهضت قرآنی جديد در ايران معرفی كرد و در اين زمان كه قاريان ايرانی تأثيرات بسياری را از قراء بزرگ مصری گرفتند، چند تن از اين قاريان بيشترين نقش را در شكلگيری سبك قرائت ايران داشتند. استاد «شحّات محمد انور»وی افزود: اولين قاری بزرگ مصری در اين زمينه استاد «عبدالباسط» است و بعد از وی استاد «منشاوی» تأثير فوقالعادهای روی قاريان ايرانی داشتند كه در ادامه استاد «مصطفی اسماعيل» با سبك خود بسياری از قاريان ايرانی را مجذوب خود كرد و اين روند تا 10 الی 15 سال ادامه داشت كه با ظهور استاد «شحات محمد انور» به طور تقريبی تمام قراء ايرانی از وی تأثير پذيرفتهاند. موسویبلده اظهار كرد: میتوان گفت حتی چند استاد بزرگ مصری هم به اندازه مرحوم شحات انور در ايران تأثير شگرفی برجا نگذاشتهاند و اين تأثير فوقالعاده طوری است كه همه قاريان ايرانی را تحت پوشش قرار میدهد، ضمن اينكه نوع كلام استاد شحات با موسيقی ايرانی نيز همخوانی دارد كه در فراگيری آن بیتأثير نبوده است. استاد «محمد بسيونی» از قاريان مشهور مصری نيز در ادامه اين برنامه راديويی، گفت: مرحوم استاد شحات از صالحان و قاريان بسيار خوب مصری بود كه برای رضای خدا تلاوت میكرد و خود صاحب مكتبی در قرائت قرآن بود، ضمن اينكه دارای اخلاق نيكويی بود و همه قاريان مصر وی را دوست داشتند و احترام خاصی برای اين استاد قائل بودند. وی با اشاره به صبر طولانی استاد شحات در دوران بيماری، تصريح كرد: يك بار در سال 1991 به همراه وی به كشور ايران سفر كردم و به اكثر شهرهای ايران مسافرت كرديم كه استاد شحات در آن سفرها میگفت: «مردم ايران علاقه شديدی به قاريان مصری دارند» . «بهروز ياریگل» از استادان برجسته قرآنی كشورمان نيز در ادامه اين برنامه با ابراز تأسف از وفات استاد شحات انور، يادآور شد: قبل از آمدن استاد شحات به ايران با صدای وی از طريق نوارهايی كه در مصر و كشورهای حاشيه خليج فارس ضبط شده بود آشنا شدم و اولين آيات را در سال 1361 از استاد شنيدم كه برايم بسيار بديع و شگفتآور بود. وی ادامه داد: در ابتدا استاد را نمیشناختيم و با توجه به نزديكی سبك وی با موسيقی ايرانی تصور میكردم قاری، ايرانی است و بعدها متوجه شدم كه ايشان استاد شحات انور هستند و يكی از آرزوهای من در آن دوران اين بود كه صدای استاد را در يك نوار با كيفيت مطلوب گوش كنم و چهره وی را از نزديك ببينم. اين استاد قرآنی تصريح كرد: در سال 1382 برای اولين بار استاد را از نزديك ديدم و نزد وی به تلاوت قرآن كريم پرداختم كه بسيار مرا تشويق كرد و البته استاد در آن زمان حال مساعدی نداشت و بسيار لاغر و ضعيف شده بود كه با اصرار برخی دوستان چند آيه كوتاه از قرآن را تلاوت كرد. در ادامه «عبدالفتاح طاروتی» يكی از قاريان جوان كشور مصر و از دوستان و شاگردان مرحوم استاد شحات انور نيز با اشاره به خصوصيات اخلاقی مرحوم شحات، اظهار كرد: استاد شحات يكی از بندگان وارستهای بود كه تأثير زيادی را بر مردم مصر و كل جهان اسلام گذاشت و موج تأثير وی در ميان عامه مردم به اين دليل بوده است كه آيات را متناسب با معنا تلاوت میكرد. «احمد ابوالقاسمی» قاری بينالمللی قرآن كريم نيز در اين برنامه راديويی درباره استاد شحات گفت: طی اولين جلسه مجمع قاريان ايران در سال 1361 صدای استاد شحات در سالن پخش شد كه همه را منقلب كرده بود و به شدت مورد استقبال حاضران واقع شد و همگی پيگيری میكردند كه نام اين استاد قرائت قرآن را بفهمند و يا نوار صدای وی را به دست آورند. وی تصريح كرد: در سال 1375 به همراه استاد شحات سفری به كشور لبنان داشتيم كه قرار شد در يك روستای بزرگ با جمعيت زياد محفل قرآنی تشكيل شود و استاد شحات و من در آن جلسه قرائت قرآن داشته باشيم، استاد در آن جلسه به علت كسالت، اجرای مناسبی نداشت و از اين موضوع بسيار ناراحت بود كه من به وی گفتم: «همين كه شما در جايگاه قرار گيريد و اصلاً تلاوت هم نداشته باشيد برای اين مردم كافی است». ابوالقاسمی افزود: بعد از آن در يك جلسه كه در خانه شهيدی از شهدای حزبالله برگزار شد استاد شحات انور تلاوت به ياد ماندنی انجام داد كه مشابه آن را بسيار كم ديدهام و احساس لذتی كه در آنجا داشتم در كمتر جايی برايم رخ داده است و حتی بعد از جلسه هم هيچ فردی دوست نداشت سكوت جلسه را به هم بريزد. «محمدهادی صلحجو» از قاريان ممتاز كشورمان نيز در اين برنامه زنده راديويی با اشاره به برخورد بسيار صميمی استاد شحات انور، اظهار كرد: در افتتاحيه مسابقات بينالمللی قرآن كريم ايران در سال1382 كه استاد به ايران آمده بود، خدمتشان رفتم و از دور سلام گفتم و استاد به قدری با روی باز با من برخورد كرد كه من بسيار خوشحال شدم. وی افزود: استاد شحات در حد اعلی تلاوت قرآن كريم بسيار متواضع و فروتن بود و به لقب «ملكالنغم» به معنای پادشاه نغمات معروف است كه اين میتواند درسی برای همه باشد و دو فرزند استاد كه هماكنون از قاريان مطرح كشور مصر و جهان هستند نيز به خوبی رويه پدر را ادامه میدهند. همچنين «احمد فراهانی» كارشناس قرآن راديو قرآن با اشاره به آرشيو صدای استاد شحات انور در اين سازمان، يادآور شد: 19 قطعه از تلاوتهای تا 15 دقيقه، 15 قطعه تلاوت تا 30 دقيقه و 80 تلاوت از 30 دقيقه به بالا از استاد شحات انور در آرشيو راديو قرآن نگهداری میشود كه تلاوت آيات سورههای «قمر و واقعه» با حدود 60 دقيقه از طولانیترين قرائتهای استاد شحات انور به شمار میرود. «شحات محمد انور» از ديدگاه كارشناسان و قاريان ايران «مهدی دغاغله» كارشناس و پيشكسوت قرآنی و سرپرست گروه تواشيح ثقلين اهواز در گفتوگو با ايكنا درباره شخصيت و ويژگیهای استاد شحات انور اينچنين میگويد: اكثر كسانی كه زندگی شحات انور را مورد بررسی و ارزيابی قرار میدهند معتقدند كه وفات پدر شحات انور باعث پيشرفت استاد شده است زيرا باعث شده است كه بر خود و استعدادهايش بيش از پيش تكيه كند و آنها را شكوفا سازد. استاد «شحّات محمد انور» در اواخر عمردغاغله میافزايد: استاد شحات انور با هدايت و راهنمايیهای دائیها و مادر خود پرورش يافت و در سن 20 سالگی به عنوان يكی از قاريان ممتاز شناخته شد. اين داور بينالمللی ادامه میدهد: در صحبتهايی كه با مرحوم شحات انور داشتهام وی به انتشار نوارهای قرائتش در سال 1970 اشاره میكند و میگويد در سال 1976 به مجلس مهمی برای تلاوت قرآن دعوت شدم كه در آن مجلس رئيس راديو قرآن مصر و هيئت بلندپايهای از مسئولان در آن حضور داشتند، بعد از اتمام تلاوت رئيس راديو قرآن به من پيشنهاد داد تا برای ورود به راديو تست بدهم و من نيز قبول كردم. دغاغله داستان ورود شحات انور به راديو را از زبان خود استاد اينگونه بيان میكند: بعد از انجام تست ورود به راديو در بار اول پذيرفته نشدم و علت آن نيز از سوی هيئتی كه بنده در حضور آنها تلاوت كردم ضعف در تركيب نغمات عنوان شد، به اين منظور مدت دو سال در آموزشگاه موسيقی دينی مصر به تحصيل مشغول شدم و برای بار دوم كه تست دادم بحمدالله برای ورود به راديو پذيرفته شدم. دغاغله با اشاره به اهميت مقام قاری راديو و تلوزيون در مصر میگويد: اطلاق قاری راديو و تلوزيون به يك قاری در مصر خيلی حائز اهميت است و در واقع اين بالاترين مقامی است كه يك قاری قرآن در مصر میتواند كسب كند. «محمد بسيونی»: مرحوم استاد شحات از صالحان و قاريان بسيار خوب مصری بود كه برای رضای خدا تلاوت میكرد و خود صاحب مكتبی در قرائت قرآن بود، ضمن اينكه دارای اخلاق نيكويی بود و همه قاريان مصر وی را دوست داشتند و احترام خاصی برای اين استاد قائل بودنداين كارشناس تلاوت قرآن كريم میافزايد: به نظر بنده آن چيزی كه باعث محبوبيت و اقبال به تلاوتهای شحات محمد انور شد بحث تجددگرائی در اسلوب و سيستم تلاوت بود، زيرا نغمات اجرا شده در تلاوتهای شحات انور همان نغمات و آهنگهايی است كه توسط ديگر قراء اجرا میشود، ولی سبك و سياق متفاوت اجرای اين مقامات و بهاصطلاح بهروز بودن تلاوتهای استاد شحات باعث گرايش قاريان جوان به سمت تلاوتهای اين استاد شده است. دغاغله در جواب اين سئوال كه نظر شما درباره اينكه گفته میشود تلاوتهای شحات انور در ايران از لحاظ فنی با تلاوتهای اجرا شده توسط اين استاد در مصر تفاوت دارد نيز میگويد: من مخالف اين نظر هستم و معتقدم كه تلاوتهای اين استاد از لحاظ فنی در ايران اگر از تلاوتهای اجرا شده توسط وی در مصر بالاتر نباشد پايينتر نيز نيست. «غلامرضا شاهميوهاصفهانی» كارشناس و داور بينالمللی قرآن كريم نيز در گفتوگو با ايكنا درباره شحات انور میگويد: بنا بر گفته «احمد همام» نويسنده كتاب «سفراءالقرآن»، بيش از 60 درصد قاريان جوان مصری در حال حاضر از مرحوم شحات انور تقليد میكنند و خود من در سفری كه چند ماه پيش به مصر داشتم هر جا درباره استاد شحات صحبت میشد از او به عنوان يك ستاره در عالم قرائت ياد میكردند. وی میافزايد: حتی در كتب و جرايد نيز به جای استفاده از كلماتی چون؛ القاری، الشيخ و غيره از استاد شحات به «نجم من نجوم التلاوة» ياد میشود كه اين نشاندهنده ارزش چنين قاری بزرگی است. اين استاد برجسته قرآنی ادامه میدهد: طی دو دهه گذشته بسياری از قاريان و استادان بزرگ مصری به ايران دعوت شدند كسانی چون؛ «راغب غلوش، شعبان صياد، احمد شبيب، محمود صديق منشاوی، احمد عامر و حسين منصور» اما اين افراد در برههای به ايران دعوت شدند كه سالها از دوران اوج خود فاصله گرفته بودند و در سنين 60 به بالا بودند. وی میافزايد: اما خوشبختانه در مورد استاد «شحات محمد انور» موضوع به طور كامل متفاوت بود و شايد به جرأت بتوان گفت تنها استاد بزرگ مصری كه در بهترين شرايط فنی و در اوج آمادگی و پختگی و در يك كلام در دوره بلوغ لحنی و صوتی خود به ايران دعوت شد استاد شحات انور بود و بايد از درايت مسئولان وقت كه چنين فرصتهای تاريخی را از دست ندادند تشكر كرد. شاهميوه تصريح كرد: بسياری بر اين باورند كه پس از دوران طلايی قرائت در مصر يعنی عهد استادانی چون؛ «مصطفی اسماعيل، كامل يوسف بهتيمی، محمود علیالبنا، عبدالباسط، محمد صديق منشاوی و ابوالعينين شعيشع» ديگر ما شاهد چهرههای شاخصی در جهان قرائت نخواهيم بود و ظرفيتهای فنی و هنری موجود در قرائت به طور كامل اشباع شده است. اين استاد برجسته قرآنی اظهار كرد: اما مرحوم شحات انور با نبوغ ذاتی خود و با الهام از سبكهای پيشين بهويژه سبك تلاوت مرحوم «عبدالصمد الزناتی» دست به ابداع و خلق شيوهای نو و به تعبير عربی آن مدرسه جديدی در تلاوت زد. استاد «شحّات محمد انور»وی در ادامه تاكيد كرد: البته توجه داشته باشيد كه استاد شحات انور در چه شرايطی چنين كاری كرد، دورانی كه ظهور ستارهای چون مرحوم مصطفی اسماعيل جای حرف و ادعا برای كسی باقی نگذاشته بود و بسياری او را خداوندگار لحن میدانند كه همه چيز را به كمال رسانده است، لذا ابداع شيوهای جديد در چنين دورانی كار بسيار خارقالعاده و مهم تلقی میشود. اين داور بينالمللی قرآن كريم شحات انور را از ميان قاريان مصری كه به ايران آمدند، مؤثرترين قاری بر جريان تلاوت در ايران و بر قاريان ايرانی معرفی كرد و افزود: البته نظری بر قاريان امروز مصر نيز ما را متوجه اين موضوع میكند كه اين استاد بزرگ حتی بر جريان قرائت در مصر نيز در دهه اخير تأثير بسزايی داشته است. وی يادآوری كرد: بنده در جايی گفته بودم اگر در 100 صد سال اخير به طور ميانگين هر 15، 20 سال شاهد يك مكتب جديد در قرائت قرآن در مصر بودهايم به طور مثال زمانی كه شيخ رفعت، پس از او شعيشع و به دنبال آنان مرحوم مصطفی اسماعيل و غيره بودند، به جرأت میتوان گفت مرحوم شحات انور هم يكی از مجددين بزرگ در عالم قرائت بوده است. «محمدحسن موحدی»، قاری جوان و نفر نخست رشته قرائت دومين دوره مسابقات بينالمللی قرآن دانشجويان مسلمان نيز در گفتوگو با ايكنا گفت: استاد شحاتانور از قاريان صاحب سبك و مكتب در قرائت است و يكی از علتهای اقبال بسيار زياد به تلاوتهای اين استاد، صدای بسيار زيبای وی در دوران جوانی و استفاده از تركيبهای لحنی نو و بديع بود. «مهدی دغاغله»: اكثر كسانی كه زندگی شحات انور را مورد بررسی و ارزيابی قرار میدهند معتقدند كه وفات پدر شحات انور باعث پيشرفت استاد شده است زيرا باعث شده است كه بر خود و استعدادهايش بيش از پيش تكيه كند و آنها را شكوفا سازدوی افزود: اگر قراء كشور مصر را به دو نسل قديم و جديد تقسيم كنيم، در اين تقسيمبندی مرحوم شحات محمد انور جزء نفرات اول نسل جديد قاريان مصر هست كه با صدای زيبای خود تحولی بارز در سبك و شيوه قرائت قاريان مصری حال حاضر به وجود آورده است. موحدی تصريح كرد: شايد بعضی از الحانی را كه مرحوم شحات انور در تلاوت خود استفاده میكند مثلاً در تلاوت استاد «الزناتی» نيز ديده شود، ولی حلاوت و زيبايی الحان شحات انور بيشتر به مذاق مخاطب خوش میآيد. وی ادامه داد: از ويژگیهای منحصر بهفرد تلاوتهای مرحوم شحات محمد انور ابداع و تركيبات لحنی بسيار زيبايی است كه فقط در تلاوت اين استاد ديده میشود و ما اين موارد را در تلاوت ديگر قراء نمیبينيم. تحلیلی کوتاه درباره تلاوتهای استاد «شحات محمد انور» تلاوتهای شحات انور را میتوان به نوعی ادامه و تكملهای بر شيوهای از قرائت قرآن كريم كه «محمود علی البناء» در پيش گرفته بود دانست، همچنين رنگ و بوی خاصی از تلاوتهای استاد «عبدالصمد الزناتی» نيز در تلاوتهای اين استاد مشهود است چنانكه كارشناسان قرآنی كشورمان نيز در گفتوگو با ايكنا به اين موضوع اشاره كردند. البته بايد گفت كه شحات انور در تلاوتهای خود از ويژگیها و ضابطههايی سود میبرد كه به طور معمول در تلاوتهای ديگر قاريان صاحب سبك شاهد اين ويژگیها نيستيم و اين امر باعث شده تا وی به عنوان يك قاری صاحب مكتب در تلاوت قرآن مطرح شود. شحات محمد انور بر خلاف خيلی از قراء متقدم مانند «مصطفی اسماعيل» هيچگونه اصراری بر پرداختن مفصل به مقام بيات در ابتدای تلاوت نداشت بلكه در ابتدا چند فراز از شروع تلاوت خود را با بيات آغاز میكرد، آنگاه به طور معمول به مقام رست وارد میشد و پس از منظم كردن پردههای صوتی خود در مقام رست، به مقامهای ديگر وارد میشد و آنگاه به طور مفصل به تلاوت گوشههای مختلف مقامهای قرآنی میپرداخت. استاد «شحّات محمد انور» در كنار دوستدارانش ــ عكس متعلق به سال 1998 در لبنان تلاوت سورههای «تحريم و زلزال» استاد شحات كه در دوران جوانی و در مصر اجرا شده را میتوان به عنوان معرف و شاكله تلاوتهای اين استاد برشمرد، استاد شحات انور همچنين تبحر خاصی در پرداختن به مقام «سگاه» دارد كه به جرئت میتوان گفت وی تنها قاری است كه به صورت تخصصی به اجرای اين مقام در تلاوتهای خود پرداخته و تمام گوشهها و زوايای آن را اجرا كرده است. به هر روی نقش تلاوتهای استاد شحات انور را در شكلگيری سبك جديدی از تلاوتهای قاريان برتر جمهوری اسلامی ايران نمیتوان ناديده گرفت، چرا كه بعد از مصطفی اسماعيل، تلاوتهای استاد شحات انور از تأثيرگذارترين تلاوتها بر قرائتهای قاريان جوان ايرانی است و اين امری كاملاً مشهود است. منابع: 1) مصاحبههای خبرگزاری قرآنی ايران(ايكنا) با كارشناسان و استادان قرآنی ايران درباره «شحات محمد انور» از تاريخ 24 دیماه 86 لغايت 11 تيرماه 87 2) ويژه برنامه راديويی «ياد استاد» به مناسبت سومين روز درگذشت استاد «شحات محمد انور» 3) وب سايت قاريان قرآن كريم 4)وبسايت صدای قرآن 5) روزنامه «الوطن الاسلامی» چاپ قاهره، ژانويه 1998 ميلادی استاد شحات محمد انوراستاد شحّات محمد اَنور قارى مسجد امام رفاهى در روز 1 ژوئيه 1950ميلادى در روستاى كفر الوزير كه مركزى دور افتاده در استان قهليه است در يك خانواده كم جمعيّت متولد شد بيش از 3 ماه از ولادت او نگذشته بود كه پدرش وفات يافت و كودك خردسال نتوانست خوبىهاى پدرداشتن را بچشد، پدرى كه او را در سن كودكى ترك كرده و در حالىكه طفل خردسال و يتيمى بود با امواج زندگى و گردش روزگار با همه شيرينىها و تلخى هايش مواجه ساخت. و چون هيچ مهر وعطوفتى مانند مهرمادرى نيست، مادرش فرزند كوچك را به دامن گرفته و براى اقامت در منزل پدرش رهسپارشد تا با دائى هاى او زندگى كند چرا كه دائى او وى را همچون پسر خود در برمىگرفت و بهترين امانت دار اوبود، او به يادگيرى و حفظ قرآن اقدام كرد و اينكه در خانه قرآن نشأت گرفت و رشد و نمو نمود تأثير زيادى در تمام كردن حفظ قرآن كريم (در حالىكه 8 ساله بود) داشت و بواسطه دائى اش استاد حلمى محمد مصطفى بارها به قرآن رجوع مىكرد ، وقتى به سن 10 سالگى رسيد دائى اش او را به يكى از روستاهاى مجاور (كفر المقام ) برد تا تجويد قرآن را به دست مرحوم استاد سيد احمد فرارحى كه سرپرستى او را مىكرد و رعايت واهتمام خاصى به او داشت فراگيرد چراكه استعدادى كه او را شايسته مى ساخت تا يكى از مشهورترين قاريان مصر بلكه همه جهان باشد را در خود داشت.استاد شحّات خاطرات ايّام كودكى را به ياد مى آورد : ((در آن دوره من با حفظ كردن قرآن كريم سعادتى وصف ناشدنى يافتم مخصوصاً پس از اتمام حفظ قرآن و در اثناء يادگيرى تجويد آن، و بخاطراينكه صداى زيبائى داشتم واداءِ لحن من شبيه اداء قاريان بزرگ بود بر هم دوره اى هايم پيشى گرفته ودر ميان آنان به استاد كوچك شناخته مىشدم واين موضوع ايشان را خوشنود مى ساخت، هم كلاسى هايم د ر مكتب به دنبال فرصت بودند كه استاد مشغول كارى شود تا از من بخواهند كه با تجويد، آيات قرآن را برايشان بخوانم و چنان مرا تشوق مى كردند كه گوئى من قارى بزرگى هستم ، و يكبار استاد از دور صداى مرا شنيد و ايستاد و به من گوش مى داد تااينكه از تلاوت فارغ شدم و از آن پس اهتمام بيشترى به من مى كرد و تمركز بيشترى به من داشت چرا كه آينده خوب و روشنى را از من متوقع بود به ياد مى آورم كه در ضمن يادگيرى قرآن كريم براى همكلاسى هايم زياد تلاوت مىكردم روزى يكى از ايشان فكرى كرد، او يك قوطى كبريت تهيه كرد و جعبه آن را توسط يك نخ بلند به كِشُو آن متصل كرد،من يك قسمت را در مقابل دهانم مى گرفتم و مىخواندم گوئى كه ميكرفون است و هر يك از دوستانم قسمت ديگر را به گوش مى چسباندند تا طنين صدا را از آن بشنوندكه زيبا و قوىّ مىشد… همه اينها راه و هدفم را در حالى كه طفلِ خردسالى بودم مشخص كرد و باعث شد كه من هر راه و هر وسيله اى را كه بواسطه آن از قرآن كريم متمكّن مىگرديدم را جستجو كنم كه از دستم نرود، بالاخص پس از آنكه جوانى شدم و بعد از وفات دائى ام كه سرپرستى خانواده را به عهده داشت من بايد به خود ومادر و پدر بزرگم تكيه مىكردم، هر گاه مى شنيدم يكى از بزرگان فوت كرده است و از يكى از مشاهير قُرّاء براى احياء مجلس عزاء دعوت به عمل آمده من در حاليكه طفل 12 الى 15 ساله اى بودم به مكان عزاء مى رفتم تا به قرآن گوش فرا دهم و از قارى چيزى ياد بگيرم و در فضاى آن مناسبت قرار بگيرم تا اينكه اگر به چنين مجلسى دعوت شدم مثل همين مشاهير باشماستاد جوده ابو السعود و السعيد عبدالصمد الزناتى و الشيخ جمدى الزامل كسانى بودند كه با حضورشان آتش رقابت را درمنطقه شعله ور كردند، ولى حقيقت اين است كه استعداد اين جوان مستعدّ ناگهان درخشيد و در آن ميان او را منحصر به فرد كرد و به مقامى انكار ناشدنى رسيد و على رغم سنّ كمش مانند يك قارى بزرگ كه تمامى سر انگشتان به او نشانه رفته است، درخشيد و اينها همه قبل از 20 سالگى بود. ابتداىكاراستاد شحّات با هر ميزانىكه بسنجيم ابتداى سختى بود دگرگونى هاى زندگى به كودكى كه هنوز نياز داشت تا كسى دستش را بگيرد و سفره مهربانى برايش بگسترد و حصار عطوفت اطرافش بكشد به او رحم نكرد بلكه به جاى اينها بى خوابى و شب بيدارى را راه رسيدن دانست و به راستى چگونه چشمان او آرام بگيرد و بخوابد در حاليكه بايد به يك خانواده كامل خرجى بدهد، بنابر اين شروع به پاسخگويى دعوتهايى مىكرد كه از هر جا به سمت او روان شده بود اين در حالى بود كه پسرى 15 ساله بود قرآن كريم را درهمه روستاهاى شمال مصر با دستمزد كمى در آن موقع مىخواند دستمزدى كه از سه چهارم يك جُنيه ***** نمىكرد، چرا كه مَحفل در مركز (ميت غمر) بود كه به ماشين نياز داشت و گاهى (اگر لازم مى شد كه ماشينى از هر نوع كه مى خواهد باشد اجاره شود) به 7 جُنيه مى رسيد بنابراين از آنجا كه باز مى گشت باقيمانده دستمزدش را به جدّ و مادرش تقديم مىكرد، دعوتها پياپى به او مى رسيد دعوتهايى كه او را برتحمل سختيهايى كه در راه رسيدن به زندگى با شرافت و كرامتى كه تاج عزّت و كرامتِ تلاوت قرآن كريم برفرق آن مىدرخشيد شجاع و صبور مىساخت. استاد شحّات توانست درزمان بسيار اندكى از خود يك شخصيت قوى بسازد و در اين امر آنچه خداوند در او از بلند نظرى و عزت نفس و روشن بينى و هوشِ قوى و محافظت بر سرو وضعش و…به وديعت گذارده بود او را كمك مى كرد.اينچنين جوانى كه مرتبّاً مى درخشيد و قرآن كريم از حنجره او مانند آب جارى در آب راه، جريان داشت و شهرت او بر سنّ او بسيار سبقت گرفته بود شايسته بود تا رئيس مركز شهر (ميت غمر ) در سبعينات دعوت نامه اى به او بفرستد كه اورا به يكى از مناسبتهاى دينىكه مرحوم دكتر كامل البوهى اولين رئيس راديو در آن حضور داشت فرامىخواند و اين در سال 1975 بود استاد شحات مىگويد: ((من دوستِ كارمندى در مجلس شهرِ ميت غمر داشتم او به من گفت : رئيس مركز براى مراسم افتتاحيّه يك محفل دينى تو را دعوت كرده است كه مسؤولين بلند پايه و رئيس راديو در آن حضور دارند و محفل در مسجد زنفلى در شهر ميت غمر برگزار خواهد شد من قبول كردم و رفتم، وقتى مرحوم دكتر البوهى صداى مرا شنيدگفت: شما با اين استعداد چرا اقدام نمىكنى كه در راديوقرائت كنى ؟ و مرا تشجيع كرد…من رفتم و تقاضانامه اى نوشتم و… نامه اى با تاريخ آزمون برايم آمد، طبق تاريخ رفتم ولى هيئت داوران على رغم اعجاب شديدشان نسبت به خواندن من گفتند: تو بايد يك مدّت براى فراگيرى نغمه ها ودستگاه ها كلاس ببينى من از استاد محمود كامل و استاد احمد صدقى از چگونگى كار سوال كردم ايشان مرا به آموزشگاه موسيقى راهنمائىكردند من 2 سال رفتم و همه مَقامات موسيقى را با كيفيّت عالى فرا گرفتم ودر 1979 تقاضانامه را دوباره نوشتم …سرانجام موفّق شده و برنامه اىبراى تلاوت هايم به من داده شد و از آن پس به راديو راه يافتم.))پس از آنكه پايه شهرت خود را بنا نهاد بر او تكيه زد تا آزادانه بَناى خود را چيده و با رفتن و جُستنِ مجد و عظمت بيشتر در سراسر دنيا آنرا بپوشاند، هيچ قارّه اى از دنيا نبود مگر اينكه در ماه مبارك رمضان از سال 1985 تا1996 به آنها مسافرت كرد بارها از طرف وزارت اوقاف مصر و بسيارى از اوقات به دعوتهاى خصوصىِ ميليونها نفر از دوستداران قرآن كريم در خارج مصر(لندن ،لوس آنجلس ، آرژانتين، اسپانيا ،فرانسه، برزيل ،دولتهاى خليج عربى ،نيجريه،زَئير ،كامرون و بسيارى از دولتهاى آسيائى مخصوصاً ايران)كه به او وابسته شده اند، به آن كشورها سفر كرد و به قول خودش در همه اين مسافرتها جُز رضاى خداوند وبهروزى مسلمين با استماع آيات كتاب الله مجيد را در نيّت نداشته ام.